کد مطلب:5399 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

سرنوشت نیکان
فرزندان پاك، عادل و معصوم حضرت ابراهیم علیه السلام به امامت رسیدند و زمامداری مردم را انجام داده و می دهند، كه فرمایش خداوند در قرآن، درباره حضرت ابراهیم علیه السلام چنین است:

«وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» [1] ؛ و این خداپرستی را بر همه ذریّت خود، تا قیامت كلمه باقی گردانید تا همه فرزندانش (به خدای یكتا) رجوع كنند.

از آن جا كه در جهان، جز توحید، چیزی یا كسی حكومت دایمی نخواهد داشت، مسلمانان نیز، كه فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام بت شكن هستند، به خاطر اصل توحید و یگانه پرستی، برای همیشه خواهند ماند. بنابراین سلسله نبوت، ولایت و امامت، پیوسته محفوظ است [2] .

مولای متّقیان، حضرت علی علیه السلام در این زمینه بیانی زیبا فرموده اند:

یا كمیل! جمع كنندگان ثروت مُرده اند گرچه به ظاهر زنده اند و دانشمندان تا مادامی كه جهان برپاست پایدارند. بدن هایشان گمشده است، ولی آثارشان در قلب ها موجود است.

بدان كه در این جا (به سینه مبارك خود اشاره فرمود) دانشی است فراوان، اگر برای آن یادگیرندگانی می یافتم، آری! یافتم كسی را كه خوب می فهمید ولكن به او اطمینان نداشتم، زیرا با دین، دنیا را پس انداز می كرد و به وسیله نعمت های الهی بر مردم فخرفروشی می كرد و به حجّت علم بر اولیاء پروردگار بزرگی می نمود.

یا شخص دیگری كه فرمانبر حاملان حق است ولی در شناختن نكته های باریك حق بینشی ندارد.

در اوّلین شبهه ای كه به او وارد می شود، گرفتار شك و تردید می گردد و قادر به از بین بردن آن نیست، پس بدان كه برای كسب دانش نه این اهلیت دارد و نه آن.

یا كسی كه سخت دنبال لذّت است و به آسانی پیرو شهوت و خواهش نفس می گردد. و یا كسی كه شیفته جمع آوری مال دنیا و روی هم انباشتن است. این دو هم از لیاقت و شایستگی برای نگاهداری دین برخوردار نیستند. نزدیك ترین موجودات از نظر شباهت به این دو چهار پایان چرنده اند. آری این گونه است كه علم با مرگ حاملان آن می میرد و از بین می رود.

پروردگارا! آری، زمین از كسی كه به وسیله حجت دین خدا را برپا دارد خالی نماند كه او با ظاهر و آشكار است و یا ترسان و پنهان از دیده هاست. تا حجت های الهی و دلیل های روشن او از بین نرود. این ها چه تعدادند و كجا هستند.

سوگند به پروردگار كه تعدادشان كم است و قدر و منزلتشان در پیشگاه پروردگار بزرگ است. پروردگار به توسط ایشان حجت ها و نشانه های خود را حفظ می كند تا آن ها را به مانند ایشان سپرده و در دل های خویشتن بكارند.

علم و دانش نور حقیقت بینی را بر آنان تابانده و ایشان روح یقین را دریافته و آن چه برای نازپرورده ها سخت است، برای آنان آسان است و از آن چه نادانان فراری هستند، آنان بدان خو گرفته اند. با بدن هایشان در دنیایند، ولی جان هایشان به ملاء اعلی آویخته است. این ها جانشینان خداوند در روی زمین اند و مردم را به دین او دعوت می كنند. آه، آه كه چقدر مشتاق دیدارشان هستم، ای كمیل! اگر می خواهی برگرد [3] .


[1] زخرف (43) آيه 28.

[2] و اما سرنوشت طاغيان: با مروري بر آيات قرآن، درمي يابيم كه خداوند كساني را كه نافرماني كنند، آن چنان ريشه كن مي نمايد تا هيچ اثر و ياد و نامي از آنان باقي نماند و به تعبير جامع تر: «طاغيان ناپايدارند».

(سيره رسول اكرم صلي الله عليه وآله در قرآن، آيةالله جوادي آملي، ص 14).

[3] هَلَكَ خُزَّانُ الأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَي صَدْرِهِ لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً بَلَي أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ مُسْتَعْمِلا آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَي عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَي أَوْلِيَائِهِ أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ أَلا لا ذَا وَ لا ذَاكَ أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِيَادِ لِلشَّهْوَةِ أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الادِّخَارِ لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْ ءٍ أَقْرَبُ شَيْ ءٍ شَبَهاً بِهِمَا الأَنْعَامُ السَّائِمَةُ كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ. اللَّهُمَّ بَلَي لا تَخْلُو الأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّي يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْباهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَي حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الأَعْلَي أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَي دِينِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَي رُؤْيَتِهِمْ انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ.

نهج البلاغه، ترجمه سيّد كاظم ارفع، نامه 139، ص1247.